از بیماری بروسلوز یا به اصطلاح «تب مالت» و راه های انتقال به دامها و انسان چه می دانید؟ مبارزه با آن چگونه است؟ ...
بیماری بروسلوز یا تب مالت
دکتر محمد صفا
مقدمه:
بیماری بروسلوز یکی از شایعترین بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است که درتمام دنیا وجود دارد. البته درکشور ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی بیماری را ریشه کن نموده اند.
بروسلای نوع بزی(بروسلا ملی تنسیس) شایعترین عامل ایجاد کننده این بیماری در انسان می باشد. این بیماری بومی استان خراسان رضوی بوده واین استان را درردیف آلوده ترین استانهای کشور قرار داده است بطوریکه تعداد افراد مبتلای گزارش شده سالیانه بین ٢ تا ٥ هزار نفر می باشد .
این بیماری ناتو ان کننده مشکلات اقتصادی و بهداشتی فراوانی را ایجاد کرده ، از جمله کاهش نیروی کار انسانی بعنوان مشکل بهداشتی – اقتصادی است که از یکسو سلامتی انسانها را به مخاطره انداخته و از طرفی با سقط جنین در دامها باعث کاهش محصولات دامی به دامدار و اقتصاد کشور نیز لطمات فراوان وارد می کند . واضح است که برای جلوگیری از ابتلای انسان به این بیماری بایستی دام سالم و عاری از این بیماری داشت .برای سالم بودن دام ها بایستی مواردی را رعایت نمود از جمله:
1. رعایت اصول بهداشت در دامداری ها.
2. واکسیناسیون دام ها با واکسن بروسلوز.
3. شناسایی و جدا سازی و ذبح دام های مبتلا.(خوشبختانه در حال حاضر دولت 75 درصد زیان واقعی دامدئار را پس از کشتار دام مبتلا پرداخت می کند)
4. جلوگیری از جابجایی دامها از مناطق آلوده.
5. اموزش های عمومی در جهت همگانی شدن مصرف شیر و محصولات لبنی پاستوریزه.
6. ارتباط مناسب و همکاری بین ادارات مختلف بخصوص مراکز بهداشت د دامپزشکی.
مطالعه این مطالب به کلیه آحاد جامعه (بخصوص دامپزشکان، تکنسینهای دامپزشکی، پزشکان و دامداران و مصرف کننده گان مواد لبنی ) توصیه می گردد.
همه گیری شناسی:
در سال 1861 پزشک انگلیسی بنام دیوید بروس برای اولین بار در جزیره مالت عامل بیماری را از طحال یک سرباز انگلیسی که در اثر یک بیماری عفونی فوت کرده بود، جدا کرد ، که به افتخار کاشف آن نام میکروب را بروسلا گذاشتند و بعلت اینکه ابتدا این بیماری در جزیره مالت مشاهده شده بود بنام بیماری تب مالت نیز نامیده شد.
این بیماری بنامهای تب تیفوئیدی – تب مواج- تب جیل الطارق، تب قبرسی، تب شیر بز، تب دیوانه و بیماری هزار چهره، نیز معروف میباشد.
وضعیت جهانی و منطقهای بیماری:
این بیماری در تمام نقاط دنیا وجود دارد و هر یک از گونههای مختلف بروسلا در منطقهای از جهان دارای وفور بیشتری میباشد. در حال حاضر بروسلوز انسانی به نحو شایعی از روسیه، افریقا، خاورمیانه، هند، اروپا و تا حدودی از امریکا گزارش میگردد و طبق گزارشهای سازمان جهانی بهداشت (WHO) سالیانه حدود 500.000 مورد افراد مبتلا به این بیمارری گزارش میشود و گو نه بزی شایعتیرین گونه بروسلا میباشد، البته موارد بروسلوزی که در سطح جهان عارض میشود خیلی بیشتر از نیم میلیون موردی است که همه ساله به سازمان بهداشت جهانی گزارش میگردد به طوری که تخمین زده میشود تنها 4 درصد موارد بروسلوز تشخیص داده میشود و تحت درمان قرار میگیرد.
وضعیت بیماری در ایران:
این بیماری در تمام نقاط ایران پراکنده است ،ولی وفور آن در مناطق مختلف یکسان نمی باشد ،بطوریکه استانهای جنوبی کشور کمترین میزان آلودگی و اصفهان و استان مرکزی و خراسان بیشترین آلودگی را دارا می باشند.
در سال 1311 اولین بار عامل بیماری در انسان و در سال 1323 در گاو و در سال 1329 در گوسفند و بز و در سال 1350 در خوک گزارش شده است.
در حال حاضر دو گونه بزی و گاوی در ایران شایع است.
آمار سالیانه بروسلوز انسانی در ایران تا سال 1368 سیر صعودی و پس از آن تا سال 1379 سیر نزولی طی نموده است. متأسفانه تعداد موارد انسانی طی سالهای اخیر مجدداً رو به افزایش بوده است.البته در سال 1386 نسبت به سال 1385 کاهش موترد انسانی دیده می شود.
تاثیر فصول سال بر روند بیماری:
در فصل بهار و تابستان که در واقع فصل حاملگی و زایمان دامها است در اثر تماس با جفت و یا جنین های سقطی و مصرف شیر این دام ها آلودگی بیشر است.
تأثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعی:
در کشورهای پیشرفته صنعتی نسبت ابتلاء مردان به زنان حدود 5 به 1 تا 6 به 1 و میزان ابتلاء کودکان خیلی کمتر از بزرگسالان است و حتی صراحتاً ذکر شده است که فقط 5-3 % موارد گزارش شده در سطح جهان در بین اطفال رخ میدهد و در اغلب موارد بیماری خفیف و خود محو شوندهای را تشکیل میدهد ولی در کشورهای عقب نگهداشته شده، این نسبتها به هیچ وجه، صدق نمیکند و تنها تا حدودی که بیماری، در رابطه با مشاغل مردانهای نظیر سلاخی و قصابی است ممکن است مصداق داشته باشد. ضمناً طی یک فقره مطالعه در قم و مطالعه دیگری در مالتا اخیران ابتلاء زنان نسبت به مردان، پیشتر بوده است ولی در مجموع، میانگین توزیع جنسی بیماری در بیماران ایرانی مورد مطالعه، شامل 55% مذکر و 45% مؤنث میباشد، به دلایل : مکانیزه نبودن کشاورزی، در مناطقی از ایران و اینکه بیشتر کشاورزان جهت امورکشاورزی و تهیه لبنیات مورد نیاز خود یک یا چند رأس دام نیز در اختیار داشته و نیز عدهای به شغل دامپروری و چوپانی اشتغال دارند و در تماس نزدیک و مداومی با فضولات دامها و افشانههای موجود در هوای آغل و اصطبل میباشند و حتی بدون استفاده از دستکش، در زایمان دامها و تخلیه جنینهای سقط شده از رحم آنها دخالت میکنند و بعلاوه به صور مختلفی از لبنیات خام، نیز استفاده مینمایند. بیشتر بیماران را کشاورزان و دامداران و زنان خانهداری که اکثراً ضمن خانهداری به امور کشاورزی و دامپروری نیز میپردازند، تشکل میدهند. در مجموع براساس بررسیهای چندی که در نقاط مختلف ایران شده است، گروه سنی 19-15 ساله ایرانی، بیشتر از سایر گروههای سنی، در معرض خطر ابتلا به بروسلوز، قرار داشته و نسبت ابتلا به بروسلوز، در کودکان ایرانی برخلاف گزارشهای دیگر کشورها چندان کمتر از بزرگسالان نمیباشد و اختلاف چندانی در توزیع جنسی بیماری نیز به چشم نمیخورد و اگر هم اختلاف ظاهری وجود داشته باشد بیشتر به خاطر شیوع موارد بدون علامت بروسلوز در بین کودکان و عدم تشخیص بیماری در آنان است. یادآوری میشود که این موضوع، منحصر به کشور ما نمیباشد و طی مطالعات متعددی مشخص شده است که در مناطقی که بروسلوز بومی است و مخصوصاً زمانی که بروسلا بزی، گونه شایع را تشکیل میدهد بروسلوز، در اطفال نیز شایع است.
از نظر تأثیر شغلی به ترتیب: کشاورزان، سلا خان ، قصابان، دامپروران ، دامپزشکان و تکنسینهای دامپزشکی و شاغلین در آزمایشگاهها ، بیشترین افراد در معرض خطر ابتلا به بیماری بروسلوز میباشند،ولی بطور کلی کلیه افراد جامعه در معرض خطر می باشند.
علت شناسی بیماری:
عامل این بیماری میکروب است که این میکروبتحت تاثیر حرارت پاستوریزاسیون و اسیدلاکتیک و اکثر مواد ضد عفونی کننده نور خورشید از بین می رود.، ولی در محیط سرد و مرطوب، سایه و حتی در دمای انجماد برای مدتهای طولانی زنده میماند. براساس بررسیهای انجام گرفته پاستوریزاسیون شیر در 60 درجه به مدت 10 دقیقه میکروب ا را از بین میبرد .انجماد شیر یا خامه در خلال تولید بستنی میکروب رااز بین نمی برد وهمچنین میکروب مدت 1 ماه در خامه یا بستنی زنده میماند.
میکروب در دیوارهای چوبی، کف آغل و در دمای پایین برای مدت 4 ماه، درمراتع و مزارع و در مجاورت نور خورشید 15 روز و در سایه به مدت 35 روز زنده می ماند. در خاک خشک به مدت 4 روز و درخاک مرطوب برای مدت بیشتری حفظ میشود.
در مدفوع حیوانات بیش از یکصد روز و در آب به مدت یک هفته تا یکماه زنده میماند.
هرگونه از این میکروب با یک حیوان سازگار شده است و آن را بعنوان میزبان ترجیحی انتخاب کرده و این گونه حیوانی مخزن طبیعی شناخته می شود ولی می تواند حیوانات دیگررا نیز مبتلا کند ،
گونه گاوی:
عمدتاً گاو را به عنوان مخزن انتخاب میکند ولی میتواند بطور ضعیف تر انسان و بقیه حیوانات را نیز مبتلا سازد. در سواحل مدیترانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه ایران، چون شرایط مراتع برای پرورش آزاد گاو فراهم نیست و در عوض شرایط برای پرورش گوسفند و بز فراهم میباشد، لذا موارد ابتلا به نوع گاوی کمتر دیده میشود.
گونه بزی:
میزبان اصلی آن بز و گوسفند است ولی میتواند انسان و حیوانات دیگر را نیز آلوده کند. شایعترین و شدیدترین نوع بروسلا که در ایران باعث بروز بیماری تب مالت در انسان میشود در اثر همین گونه بزی است.
گونه گوسفندی:
میزبان اصلی آن گوسفند میباشد که باعث عقیمی در قوچ ها و سقط در گوسفندان است. این گونه برای انسان بیماریزا شناخته نشده است.
گونه خوکی:
میزبان اصلی آن خوک میباشد. این سویه از بروسلا در منطقه مدیترانه و خلیجفارس ناشناخته است و موارد انسانی آن تنها در آمریکا و شوروی سابق و برخی از کشورهای آمریکای لاتین دیده میشود.
گونه بیماریزای سگ:
میزبان اصلی آن سگها هستند و به ندرت در انسان دیده میشود و معمولاً به پرورش دهندگان سگ و افرادی که تماس زیادی با این حیوان دارند محدود میشود.
راههای انتقال بیماری به انسان:
الف) راه گوارشی: مصرف شیرخام و فرآوردههای لبنی آلوده غیر پاستوریزه و یا نجوشیده مانند خامه، پنیر تازه، بستنی، آغوز و یا فله معمولیترین و مهمترین راه انتقال بیماری میباشد. همچنین مصرف فرآوردههای حیوانی آلوده به صورت نپخته یا کاملاً پخته نشده (نیمپز) نظیر جگر خام، گوشت خام و نیز خون و بافتهای عصبی و دستگاه تناسلی حیوان مثل دنبلان یا رحم آلوده میتواند سبب بروز بیماری در انسان شود.
مواد غذایی سنتی نقش مهمی در انتقال بیماری دارند. در مطالعهای از 7 درصد پنیرهای تازه محلی، عرضه شده در مغازههای مختلف مواد غذایی در ایران میکروب نوع بزی جدا شده است. همچنین این میکروب را تا یازده هفته پس از تولید پنیر از این فرآورده جدا نمودهاند.
ب) از طریق تنفسی :
این راه بسته به نوع روش نگهداری حیوانات دارد. در صورت تنفس گرد و غبار آغشته به مدفوع ، ادرار و ترشحات دامهای آلوده در هنگام تماس و یا تمیز کردن محیط اطراف آنها میتواند باعث ایجاد بیماری در انسان گردد. همچنین ذرات آلوده به میکروب در محیط در هنگام سقط، زایمان، کشتار و ذبح حیوان در محیط پخش شده و تولید آلودگی در انسان مینماید.
ج) از طریق پوستی:
در صورت خراش در پوست در حین عملیات مختلف مثل دستکاری جفت و جنین سقط شده باعث آلودگی به بیماری میگردد.
همچنین تماس مستقیم پوست با خون، ادرار و ترشحات دام آلوده و آلودگی پوست در هنگام کشتار دام، پوستکنی، تخلیه امعاء و احشاء و آماده کردن گوشت میتواند باعث بیماری شود.
در شرایط روستایی و در محیطهای آلوده دامداریها در صورت پابرهنه راه رفتن و تماس پوست با فضولات و خاک وکود حیوانات آلوده باعث بیماری میشود.
د) تزریقات :
از طریق تزریق اشتباهی و اتفاقی واکسن زنده بروسلا باعث بیماری میشود که این حالت بیشتر در واکسیناتورهای دامپزشکی اتفاق میافتد.
هـ) از طریق چشم و مخاطات :
پاشیدن اتفاقی مایعات، خون و ترشحات و فضولات حیوان آلوده به داخل چشم در هنگام زایمان و یا کشتار دام و یا پاشیدن واکسن زنده بروسلا به داخل چشم واکسیناتورها در حین واکسن زدن دامها سبب بروز بیماری میگردد که دلیل آن ورود میکروب از طریق بافت مخاطی و ملتحمه چشم میباشد.
و) انتقال خون و پیوند استخوان :
انتقال خون و پیوند مغز استخوان و همچنین استفاده از سوزنهای مشترک در معتادان تزریقی نیز سبب بروز بیماری و انتقال آن میگردد.
ز) انتقال از طریق جفت و شیر :
ح) و نهایتاً انتقال جنسی در انسان نیز سبب بروز بیماری شده است.
راههای انتقال بیماری بین دامها:
ترشحات رحمی دامهای آلوده مهمترین عامل در پخش باکتری بروسلا در محیط میباشد که به دنبال سقط جنین یا زایمان طبیعی میکروب فراوانی وارد محیط میشودو در صورتی که این ترشحات داخل آخور ها ویا آبشخورها ریخته شودو توسط سایر دامها خورده شود باعث آلوده شدن دامهای سالم می شود.
آلودگی شیر :همچنین در دامهایی که آلوده هستند، میکروب در پستان جایگزین شده و برای سالها از طریق شیر دفع میشود، که می تواند محیط دامداری را آلوده کرده و متعاقب آن سبب آلودگی دامهای سالم گردد و همچنین باعث آلودگی گوساله یا بره بزغاله هایی شود که از این شیر آلوده استفاده می کنند.
انتقال آلودگی ازطریق مایع منی(اسپرم): در دام نر باکتری بروسلا در بیضهها مستقر میشود و علاوه بر التهاب بیضه، امکان ابتلای سایر دامها را از طریق دفع میکروب بوسیله اسپرم فراهم میسازد.در صورت استفاده از اسپرم این دامها برای تلقیح مصنوعی باعث انتقال آلودگی به دام ماده میشود که این انتقال در جفتگیری طبیعی به علت اسیدی بودن محیط گردن رحم اتفاق نمیافتد ولی در تلقیح مصنوعی چون میله پلاستیکی مورد استفاده تلقیح از این محیط اسیدی گذشته و مایع منی را به داخل بدنه یا شاخ های رحم تخلیه میکند، در نتیجه مایع منی الوده با این محیط اسیدی تماس پیدا نکرده و سبب آلودگی دام تلقیح شده میشود
.استفاده از علوفه آلوده بخصوص علوفه هایی که به مدفوع دامها از جمله مدفوع گوسفند و بز و گاو های مبتلا آغشته شده باشد.
حتی بوییدن دام آلوده بوسیله دام سالم می تواند باعث انتقال بیماری از دام مبتلا به دام سالم شود بنابراین بایستی دامهای آلوده (دام بروسلوزی ) را از سایر دام ها جدا نمود.
انتقال آلودگی از طریق سگ های گله : به دلیل استفاده از جفت و جنینهای سقطی برای تغذیه سگهای گله ،سگها به بیماری مبتلا شده و سپس از طریق ریختن ادرار و مدفوع و سایر ترشحات بدن سگ روی علفه و یا داخل آبشخوری ها و خوردن این آب و علوفه آلوده توسط حیوان سالم ، این حیوان آلوده می شود.
از راه تنفسی : میکروب دفع شده از دام آلوده میتواند از راه تنفس دام سالم را آلوده سازد.
از طریق پوست و چشم : از طریق خراشهای جلدی و ریختن ترشحات دام آلوده به داخل چشم دام سالم تولید آلودگی میشود.
انتقال از مادر به جنین:انتقال در دوران جنینی و خوردن شیر آلوده سبب بیماری در گوساله و بره و بزغالهها میشود.
بیماریزایی:
الف) بیماریزایی در دام : عفونت در گاو در هر سنی میتواند رخ دهد ولی معمولاً در دامی که از نظر جنسی بالغ شده است آلودگی ادامه پیدا می کند.ماده ای در رحم دام بالغ و در جفت و دستگاه تناسلی نر در گوسفند و بز وجود دارد که باعث رشد و تکثیر باکتری میگردد( محرک رشد باکتری بروسلا است.)
انتقال بیماری به گاو اغلب از طریق تماس با جنین سقط شده و یا جفت آلوده و ترشحات رحمی گاو آلوده صورت میگیرد. ممکن است باکتری از راه مخاط دهان، بینی و حلق وارد شود ولی مخاظ تناسلی اهمیت بیشتری دارد. احتمال انتقال از مادر به جنین نیز وجود دارد. در این موارد ممکن است گوساله متولد شده تا زایمان اول بیماری را نشان ندهد و تیتر سرمی آلوده نداشته باشد، اما پس از اولین زایش باکتری را دفع میکند. توصیه میشود از این گوسالهها در تولید مثل استفاده نشود.
بطور کلی باکتری پس از ورود به بدن دام منتشر شده و بیشتر در بافت پستان و عقدههای لنفاوی و در حیوان نر در بیضهها جایگزین میشود. همزمان با پیشرفت آبستنی، باکتری در رحم دام رشد و تکثیر نموده و سبب التهاب رحم بویژه در کارانکلها و کوتیلیدونها(جنین دام ازطریق همین کارانکل ها و کوتیلیدونها با رحم ارتباط دارد ) شده و در نهایت سقط جنین را باعث میگردد.
از مهمترین علائم بیماری در دامها سقط جنین میباشد و دام هیچگونه علائم دیگری مانند تب، بیاشتهایی و غیره ندارد. سقط در یک سوم انتهای آبستنی اتفاق میافتد، در گاو از ماه 5 آبستنی به بالا و در گوسفند و بز ازماه سوم آبستنی به بعد سقط اتفاق می افتد.
متعاقب سقط جنین، جفت ماندگی و عفونت رحم اتفاق میافتد که منجر به عقیمی و نازایی در دام میشود.همچنین در گاو نر باعث تورم بیضه یا(( اورکیت)) می گردد.
ب) بیماریزایی در انسان:
پس از ورود میکروب به بدن انسان بطور معمول بین یک تا سه هفته و گاهی تا ٦ ماه بعد علائم بیماری ظاهر میگردد که بسته به حدت میکروب، راه ورود و دوز آلوده کننده دارد. نشانههای بیماری در انسان تا حد زیادی به گونه بروسلا وابسته است ، به همین دلیل بیماری به سه شکل حاد ، تحت حاد و مزمن تقسیم بندی میشود.
روشهای تشخیص بیماری در انسان و دام:
کشت میکروبی : شامل کشت خون و کشت ترشحات بدنی دام آلوده ، کشت جفت و جنین ، شیر ، غدد لنفاوی ، رحم ، تخمدان ، بیضه ، در انسان کشت خون ، مایع مغزی- نخاعی ، مایع مفصلی ، ادرار ، اسپرم ، کشت خون متداولترین نمونه باکتری شناسی در انسان می باشد،کشت خون انسان با نتایج متفاوتی همراه است که بسته به :الف)-تعداد موارد کشت ، ب)- زمان تب ، ج)-مصرف آنتی بیوتیکها می باشد.
آزمایشات سرم شناسی: نمونه خون از دام و انسان گرفته شده و به آزمایشگاه انتقال داده می شود و پس از آزمایشات مختلف روی نمونه خون ،نتیجه توسط آزمایشگاه اعلام می شود.
علائم بیماری در انسان :
تب: تب از متداولترین ویژگی بروسلوز بوده و معمولاً درجه حرارت تغییرات روزانه نشان میدهد به طوری که در بعد از ظهر و عصر افزایش داشته و در صبح به دمای طبیعی رجعت مینماید. این تغییر روزانه از اهمیت بالینی برخوردار بوده ، چون پزشک ممکن است دمای طبیعی را در ویزیت بیمار در صبح مشاهده نماید . درصورت استراحت بیمار در بستر ، تب گرایش به فروکشی داشته و به دنبال فعالیت بدنی مجدد افزایش میبابد . کاهش درجه حرارت بدن (هیپوترمی) ممکن است از ویژگی بروسلوز فعال ، به ویژه در بیماران مسن باشد. 8/92 درصد بیماران تب را نشان میدهند.
لرز: لرز با رعشههای شدید ممکن است تب را در شروع بیماری همراهی کند. لرز یا رعشه در شروع بیماری متداول بوده و با تب بالا همراهی میشود. با وجود این ، درصورت شروع تدریجی بیماری با تب مختصر ممکن است لرز مورد توجه قرار نگیرد. در 7/82 بیماران مبتلا به تب مالت لرز وجود دارد.
تعریق : عرق ریزش فراوان خیس کننده عصر گاهی و شبانه از ویژگی متداول بروسلوز است. در 5/87 درصد بیماران
درد بدن و عضلات : درد عمومی و منتشر بدن ، از جمله درد عضلات ، به ویژه عضلات ران ، از ویژگی متداول بروسلوز است. معمولاً دردها با خستگی غیرعادی ، فقدان انرژی و حرکت همراهی میشوند. در موارد شدید ، معمولاً بیماران ترجیح میدهند در بستر باقی بمانند. بیقراری عمومی و احساس بدحالی کلی از ویژگی بروسلوز است. سردرد نشانی متداولی است ، معمولاً سردرد شدیدبوده ، نواحی پیشانی و گیجگاهی را دربرگرفته و ممکن است عمومی باشد. 5/91 درصد بیماران درد عمومی و عضلات ، 6/80 درصد بیماران دردسر
درد مفصل و پشت : آرتیت و دردکمر یا قسمت پایین پشت از نشانیهای متداول بروسلوز میباشند. درد یک طرفه لگن خاصره ، درد مفاصل لگن و زانو در بین گروههای سنی جوانتر متداول میباشد. درد پشت ، که اغلب ناحیه کمر را درگیر ساخته اما ممکن است ستون فقرات در هر سطحی را نیز مبتلا سازد. در 2/86 درصد از بیماران
نشانیهای معدی- رودهای : بیاشتهایی نشانی اولیه متداول در بروسلوز بوده و در صورت ادامه بیماری برای مدت طولانی با کاهش وزن همراهی میشود. تهوع و در حد کمتر متداولی استفراغ ممکن است در شروع بیماری وجود داشته باشد. یبوست نشانی متداولی بوده که ممکن است مقدم بر اسهال در برخی بیماران اتفاق افتد. معمولاً درد شکم شکلی از احساس ناراحتی مبهم را منعکس ساخته و غالباً با افزایش گازهای شکمی مرتبط میباشد. با وجود این ، درد ممکن است شدید بوده و یا پیچشهای شکمی همراهی شود. به ندرت زردی یا یرقان خفیف تظاهری از بروسلوز میباشد. بیاشتهایی در 5/77 درصد بیماران
نشانیهای تنفسی :سرفه خشک نشانی متداول ، اما معمولاً خفیف بوده و گاهی با تولید خلط همراه است. درد قفسه سینه ناشی از التهاب پرده جنب همراه با پنومونی ممکن است تظاهر یابد. 50-20 درصد بیماران
نشانههای ادراری- تناسلی : شامل سوزش و تکرار ادرار ، درد یک طرفه بیضه در روزهای اول بیماری از نشانههای با لنبسه متداول است. زنان ممکن است نشانیهایی از بروسلوز را در خلال آبستنی نشان داده ، که در کشورهای اندمیک کاملاً متداول است. حاملگی طبیعی ممکن است تا مرحله نهایی با نتیجه زایمان طبیعی یا سقط جنین سپتیک ادامه یابد. دورههای قاعدگی نامنظم در زنانم مبتلا به بروسلوز فعال مورد توجه بوده است. ندرتاً آبسههای رحمی – تخمدانی گزارش شده است.
افسردگی روانی ، گزارشهای چندی بر وقوع افسردگی روانی در 50 درصد از بیماران تأکید ورزیدهاند.
درمان بیماری در دام :
درمان در مورد حیوانات مؤثر نمیباشد و حیوان آلوده تا آخرعمر آلوده باقی مانده و بیماری را به سایر دامها منتقل می کند. بنابراین تنها راه حل موجود ، جداسازی حیوانات آلوده و کشتار آنها میباشد که بوسیله دامپزشکی تحت عنوان تست و کشتار انجام میشود. البته ضدعفونی دامداری نیز توصیه میشود.
پیشگیری و کنترل بیماری در انسان:
رعایت بهداشت عمومی توسط افراد شاغل در دامداریها وکشتارگاهها و سایر محل هایی که با دام و فرآورده های دامی سرو کار دارند.
آموزش یکسانی درباره بیماری و راههای پیشگیری از آن به افراد در معرض خطر و در مناطق بومی به عامه مردم .
پاستوریزه کردن لبنیات.
خودداری از مصرف محصولات خام دامی ، دست زدن به لاشههای آلوده و جنینهای سقطی و ترشحات آلوده و جفت دام ها ، استفاده از وسایلی نظیر دستکش و عینک حفاظتی در تماس با دامها،
گزارش موارد بیماری ، به مراکز بهداشت.
آموزش و ترویج :آموزش روحانیون و معلمین محلی و اخذ کمک از آنها به منظور ارتقاء به آگاهی افراد بومی ، نسبت به بیماری و راههای پیشگیری آن و همچنین آموزش از طریق صدا و سیما و مطبوعات و سایر رسانه های جمعی به عموم مردم در مورد بیماری .
بیمه نمودن دامهای روستائیان و دامداران و جاگیزینی دامهای سالم با دامهای آلوده با پرداخت غرامت به دامداران و در نظر گرفتن تسهیلات بانکی با سود کم(تبصره ای)
در بعضی از کشورهای صنعتی ، در نتیجه اقدامات کنترلی در دامها و پاستوریزه کردن اجباری شیر ، شیوع بروسلوز انسانی از 6000 مورد در سال به کمتر از 100 مورد ، کاهش یافته ولی در ایران بعلت عدم اجرای دقیق اقدامات کنترلی ، متأسفانه موفقیت چشمگیری حاصل نشده است و تلاشهای جدی تر با صرف هزینههای بیشتری را میطلبد.
بروسلوز انسانی را اغلب میتوان به یک منبع حیوانی نسبت داد و لذا برای کنترل آن بایستی:
حیوانات آلوده را شناسایی و کشتار نمود.
با واکسیناسیون صحیح و به موقع کلیه دامها (گاو و گوساله- گوسفند و بز و بره و بزغاله) از ابتلا سایر دامها جلوگیری بعمل آورد. گرچه متأسفانه به دلایل اقتصاد
1 نظر
امیر بیگی ۱۳۹۸/۰۴/۲۷ - ۱۴:۳۶:۳۲
مطالبتون عالی بود باید تاسف خورد که همچین مطالب و مقاله های مهمی حتی در پایین ترین سطوح دانشگاهی و علمی مورد بررسی قرار نمیگیرد و هیچ ارزشی قائل نمیشن برای صنعت دامداری و کشاورزی
محمد عرفانیان عبادی (مدیر سایت)
سلام
ممنون از نظر لطف شما.
موفق باشید.